بررسی قصّه های «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ)
نویسندگان
چکیده
امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصهها و داستانها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصههای روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را میتوان در مورد سایر قصههای عامیانه و حتی رمانها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققّان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. شاهنامه فردوسی از جمله آثاری است که در آن داستانها و داستانوارههای فراوانی دیده میشود. از جمله آنها، داستانهایی است که در آنها دیوان از نقشورزان اصلی هستند. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاریهای پراپ و روش ریختشناسانه وی در داستانهای دیوان پیاده شود تا مشخص گردد، نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستانها انطباق دارد. بررسیها و تجزیه و تحلیل این داستان ما را به این نتایج رسانده است که قصههای دیوان در شاهنامه قابل بررسی با کارکردهای ریختشناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ نیز در این داستانها دیده می شود. حرکتهای موجود در این داستانها از نظر موضوع و محتوا، بیشتر از نوع اول حرکتهای پراپ یعنی «بسط از طریق خویشکاری h-i (جنگ و کشمکش) هستند و خویشکاری «طلسم» یا «افسون» در اکثر داستانها حضور دارد. در برخی داستانهای دیوان، بعضی کارکردها تکرار شدهاند که این امر علاوه بر تاکید بر اهمیت حادثهای که رخ میدهد و توانایی های خاص قهرمان، نوعی حالت تعلیق در قصه به وجود میآورد.
منابع مشابه
بررسی ریخت شناسانه داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
امروزه کمتر نقدی را می¬توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی¬بهره باشد. پیشرفت¬های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساختگرایی با الهام از نظریات زبان¬شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت¬ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزه داستان¬ها و قصه¬های اساطیری و حماسی، بهترین شیوه تحلیل و طبقه¬بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می¬توان یافت. ر...
متن کاملبررسی قصّههای «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریختشناسانه ولادیمیر پراپ)
امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصهها و داستانها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصههای روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را میتوان در مورد سایر قصههای عامیا...
متن کاملریخت شناسی قصه های عامیانه بختیاری بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ
قوم بختیاری ادبیّات شفاهی پرباری دارد امّا در دهههای اخیر به دلایل فرهنگی متعدد بسیاری از سنّتها و ادبیّات شفاهی آنها رو به فراموشی نهاده است از آنجایی که تاکنون هیچگونه بررسی ساختاری بر روی قصّههای بختیاری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر گردآوری این بخش از زندگی این قوم و «ریختشناسی قصههای بختیاری براساس الگوی ولادیمیر پراپ» است. در این پژوهش 24 قصّۀ پریان بختیاری از میان 53 قصّۀ گویشی، انتخاب...
متن کاملتحلیل ریخت شناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستان هایی با ویژگی های مدرن و امروزی، راه را بر نظریه های ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آن ها است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیت ها نهاده است، ...
متن کاملریخت شناسی قصه های مثنوی بر اساس نظریه ولادمیر پراپ
تلاش روایت شناسان برای رسیدن به الگویی ثابت جهت بررسی داستان ها در آغاز قرن بیستم ، با ظهور فرمالسیستها ، شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ با الگو گرفتن از این روایت شناسان ، روشی جهت بررسی داستان ها طرح کرد. پراپ با بررسی یکصد قصه ی عامیانه ، به سی و یک خویشکاری دست یافت. روشی که پراپ در یافتن خویشکاری ها به کار گرفت ، آنقدر دقیق بود که بتوان اثر او را تا این زمان به عنوان الگویی ثابت و در...
بررسی ریخت شناسانۀ «داستان ضحّاک» بر اساس نظریۀ ولادیمیر پراپ
تحلیل داستان از منظر تجزیۀ عناصر آن، امروزه یکی از نوین ترین شیوه های تحقیقات ادبی است که کانون توجّه بسیاری از دانش پژوهان قرارگرفته است. روش فرمالیست های روسی که منجر به مکتب ساختارگرایی شد، بر روش تحقیقات پژوهشگران مؤثر واقع شد. ساختارگرایان معتقدند که هر داستان را می توان به ساختار های روایی تجزیه کرد. مهم ترین چهرۀ برجسته و تأثیرپذیر از روش فرمالیست ها ، ولادیمیر پراپ است. پراپ با بررسی یک...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
متن شناسی ادب فارسیجلد ۳، شماره ۱، صفحات ۱۰۵-۱۲۲
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023